همسایه خانه رو به رویی بادبادک هوا کرده البته موفق آمیز نبود فقط لحظهای بالا آمد و سقوط کرد احتمالا کیس مناسبی است برای اینکه ایمان بیاوریم دنیا هنوز قشنگیاشو داره. البته جدی داره چند روز پیش گربه سفید خاکستری که فسمت خاکستریش راهراهه و نمیدونم اسمش چیه اومد پشت پنجره یه کم بم نگاه کرد و رفت. دقیقا جایی که سال پیش یا شایدم دوسال پیش بچه گربه ای جا مانده بود، تراژدی عظیمی بود اگر دقت میکردی بچه گربهای تنها بی کس کنار خواهر مرده اش رها شده بود احتمالا اورا هم مرده پنداریده بودن یا شایدم مهم نبوده به هر حال من با اصرار فراوان مامانو راضی کردم بذاریمش یه جای گرم و کمی شیر بهش بدیم هرچند با دستکش چون ممکن بود بوی آدم بگیره و مامانش دیگه برش نداره چه چیز ها که مامانم از اسرار این عالم نمیداند به هر حال این گربه منو یاد اون گربه انداخت او هم طوسیِ راهراه بود آیا ممکن است همان گربه باشد و منو یادش باشه؟ فکر کنم برای خودش بهتره که اینطور نباشه چون اگر بتونه منو به یاد بیاره احتمالا اون ترومای رها شدن و خواهر مرده اش هم یادش میاد و خب میتونه تاثیرات خیلی بدی بر سلامت روانش داشته باشه با این احوال همهی گربه های طوسی راه راه برای من عزیزن و هر کدوم میتونن همون گربه باشن و نباشن گربههای شرودینگر.
درباره این سایت